جدول جو
جدول جو

معنی عمار تجیبی - جستجوی لغت در جدول جو

عمار تجیبی
(عَمْ ما رِ تُ)
ابن سعد تجیبی. وی تابعی بود و در فتح مصر شرکت داشت و در سال 105 ه. ق. درگذشت. روایاتی از عمرو بن عاص و ابوالدرداء و غیره دارد. (از الاصابه ابن حجر، قسم سوم از حرف عین، ترجمه شمارۀ 6454 و حسن المحاضرۀ سیوطی ج 1 ص 116). واژه تابعی به مسلمانانی اطلاق می شود که با اینکه پیامبر اسلام (ص) را ندیدند، اما از کسانی که با ایشان زندگی کردند بهره علمی و معنوی بردند. تابعین در قرون اولیه هجری زندگی می کردند و سهم بزرگی در توسعه و نهادینه سازی فرهنگ اسلامی داشتند. بسیاری از مفسران اولیه قرآن، مانند مجاهد و عکرمه، از جمله تابعین بودند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ مَ رِ تُ)
ابن محمد بن عبدالله بن محمد بن مسلمۀ تجیبی، مکنی به ابوحفص و ملقب به المتوکل. آخرین تن از ملوک بنی افطس در بطلیوس اندلس. وی بسال 473 ه. ق. پس از درگذشت برادرش یحیی المنصور به سلطنت رسید و بسال 489 ه. ق. خود و دو فرزندش به نامهای افضل و عباس، به دست ابن تاشفین به قتل رسیدند. وی شخصی ادیب و شاعر بود. (از الاعلام زرکلی از تاریخ ابن خلدون ج 4 ص 160 و ج 6 ص 187 و المغرب فی حلی المغرب)
لغت نامه دهخدا
(عَمْ ما رِ تَ)
دارمی براجمی تمیمی. جاهلی و از بنی مالک بن حنظله بود که در شقاوت بدو مثل زنند. رجوع به عمار دارمی شود
لغت نامه دهخدا
(عَمْ ما رِ تَ لَ)
ابن رجاء تغلبی استرآبادی، مکنی به ابویاسر. وی محدث بود و عمری طولانی داشت. و در سال 267 ه. ق. در جرجان درگذشت. او راست: المسند فی الحدیث.. رجوع به مآخذ ذیل شود: تذکره الحفاظ ذهبی ج 2 ص 128، معجم المؤلفین ج 7 ص 267، ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 481 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 779
لغت نامه دهخدا